آخرین باری که شنیدمت گفتی که درگیری هم با خودت و هم با دیگران . آن قدر زمستانی و سرشار از جذبه دلم را لرزاندی که فهمیدم حق پرسیدن دلیل را هم ندارم درست مثل همیشه این بار حتی اجازه از دور تماشاکردنت را هم ندادی و خیره در سکوت با عاشقانه های خودم بودم که چرا تو به چشم جرمبه آنها نگاه می کنی؟ فرقی نمیکند اول نامه سلام باشد یا خداحافظی . وقتی هیچ کدام برایت مهم نیست اما من مثل تو فکر نمی کنم .مهم این که دلم برایت لک زده است حتی برای نخواستن و شکستن و راندنت
اطلاعات کاربری
آرشیو
نظرسنجی
عشق واقعي وجود داره؟
آمار سایت